شناخت تهدیدات فرهنگی در جامعه
آشنايي با تهدیدات فرهنگی در كشور

گرچه تمام گناهان از آن جهت که سرپیچی از دستور خداوند تعالى هستند، بزرگ می باشند، اما با توجه به خصوصیات ذاتى و تبعات مختلف و آثار گوناگونى که در آنها وجود دارد مى توان حدس زد که تمام گناهان با هم برابر نیستند: بعضى بسیار بزرگ، پاره اى بسیار کوچک و برخى متوسط هستند. بدیهى است گناه قتل نفس به مراتب بزرگتر از گناه ضرب و شتم یک انسان، و گناه زنا بزرگتر از گناه نگاه کردن به نامحرم است. با پذیرش این نکته در اینجا دو سؤال مطرح مى شود:
الف. با اینکه همه گناهان در مقام مقایسه با یکدیگر، شدت و ضعف دارند، آیا تقسیم گناه به کبیره و غیره، مطلق است یا نسبى؟
ب. برفرض که این تقسیم بندى (تقسیم مطلق) درست باشد، معیار کبیره و صغیره چیست و با چه ملاکى مى توان گناهان بزرگ را از گناهان کوچک تشخیص داد؟ در پاسخ سؤال نخست باید گفت: هر چند گناهان در مقام مقایسه با یکدیگر شدت و ضعف دارند و تقسیم به کبیره و غیره از این لحاظ نسبى است - یعنى ممکن است یک گناه نسبت به گناه بالاتر صغیره و نسبت به گناه کوچکتر کبیره محسوب شود - اما آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام)، در یک جمع بندى کلى، گناهان را به دو دسته تقسیم نموده و براى این تقسیم بندى معیارى کلى ذکر کرده اند، یعنى در یک تقسیم بندى کلى گناهان به دو گروه کوچک و بزرگ تقسیم شده و هر گروه در جایگاه خاصى قرار گرفته است. از این نظر هیچ یک از گناهان کوچک در ردیف گناهان بزرگ و هیچ یک از گناهان بزرگ در ردیف گناهان کوچک قرار نمى گیرد.

در قرآن کریم چنین مى خوانیم: «ان تجتنبوا کبائر ماتنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریما»: اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى شده اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم (نساء، ٣١).
و در آیه اى دیگر مى خوانیم: «الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش الا اللمم ان ربک واسع المغفرة: (نیکوکاران) کسانى هستند که از گناهان بزرگ و زشتى ها، جز گناهان کوچک پرهیز مى کنند، بى گمان آمرزش پروردگارت وسیع است (نجم،٣٢).
و درباره بهشتیان مى خوانیم: «و الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش»: (مواهب آخرت، جاودانه است براى) آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى کنند (شورى، ٣٧).
از این آیات به روشنى استفاده مى شود، که گناهان، دو گونه اند: کبیره و صغیره و همچنین استفاده می شود بعضى از گناهان، بدون توبه حقیقى بخشودنى نیست، ولى بعضى از آنها بخشودنى است.

روایات متعددى نیز از ائمه (علیهم السلام) به ما رسیده که بیانگر تقسیم گناهان به کبیره و صغیره است، ودر کتاب اصول کافى یک باب تحت عنوان «باب الکبائر» داراى ٢٤ حدیث است به این موضوع اختصاص یافته که است.
معیارهای مختلفی برای شناخت گناهان کبیره ذکر شده است. طبق نظری که مرحوم سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در کتاب عروة الوثقی (باب شرایط امام جماعت) آنرا مطرح کرده اند و تعدادی از علما آنرا قبول کرده اند، برای شناخت گناهان کبیره چهار راه وجود دارد:
1ـ هر گناهی که در قرآن و حدیث به کبیره بودن آن تصریح شده باشد (این قسم بیش از چهل گناه است که در اخبار اهلبیت (علیهم السلام) به آن تصریح شده است).
2ـ هر گناهی که در قرآن مجید یا احادیث معتبر به مرتکبین آن وعده آتش داده شده است چه وعده صریح باشد، مانند: «و من قتل مؤمنا متعمدا فجزاؤه جهنم خالدا فیها»: و کسیکه مومنی را عمدا به قتل برساند، پس جزایش جهنم است در حالیکه در آن جاودان است (نساء، 95) و چه غیر صریح مانند فرمایش پیغمبر (صلی الله علیه و آله): «من ترک الصلاة متعمدا فقد برء من ذمة الله و ذمة رسول الله»: هر که عمدا نماز خواندن را ترک نماید از امان و پناه خدا و رسولش خارج است. وعده عذاب در این روایت به کنایه است نه به صراحت. دلیل این معیار روایات بسیاری است که حضرت باقر و حضرت صادق (علیهما السلام) فرموده اند: «گناه کبیره هر گناهی است که خدای تعالی وعده آتش بر آن داده باشد».
و از روایتی که حضرت عبدالعظیم آنرا نقل کرده است معلوم می شود: فرقی نمی کند که وعده عذاب در قرآن باشد و یا در احادیث.
3ـ هر گناهی که در قرآن یا در احادیث معتبر از گناه دیگری که کبیره بودنش مسلم است، بزرگتر شمرده شده است. مثلا قتل از جمله گناهانی است که در برخی از روایات به کبیره بودنش تصریح شده و در قرآن مجید، وعده عذاب بر آن داده شده است. پس اگر در قرآن مجید یا حدیثی که معتبر است تصریح شود که فلان گناه از قتل نفس بزرگتر است آن گناه هم کبیره می شود مانند فتنه کردن که در قرآن مجید می فرماید از قتل نفس بزرگتر است: (و الفتنة اکبر من القتل)، پس یقینا فتنه هم از گناهان کبیره است.
4ـ هر گناهی که نزد متدینین بزرگ شمرده شود به طوری که یقین حاصل شود که بزرگی آن منتهی به زمان معصومین می گردد. مانند نجس نمودن مسجد از روی علم و عمد و بقصد هتک احترام خانه خدا، یا پرتاب کردن و انداختن قرآن مجید به قصد بی احترامی به آن.

علامه طباطبایی (ره) در این مورد، می فرمایند: «بزرگى معصیت وقتى تحقق مى یابد که نهى از آن نسبت به نهی ای که از معصیت دیگر شده مهم تر باشد. و نشانه اهمیت نهى شدیدتر بودن خطاب است، یا اینکه در خطاب اصرار شده باشد (در موارد متعدد، تکرار شده باشد)، و یا اینکه مرتکبش به عذاب آتش تهدید گشته باشد، و یا به نحوى دیگر از آن اهمیت گناه استفاده شود».

حضرت امام خمینی (ره) نیز - در کتاب تحریر الوسیله - می فرمایند: «گناهان کبیره عبارتند از هر گناهى که وعده آتش و یا عقاب در برابر آن وارد شده باشد و یا با شدت زیادی از اجتناب آن نهی شده باشد و یا دلیلى وارد شده باشد بر اینکه آن گناه از بعضی از گناهان کبیره بزرگتر و یا مساوى آن است و یا عقل حکم کند به اینکه آن گناه کبیره است و یا نزد مردم دین دار مسلم و قبول شده باشد که فلان گناه کبیره است و یا تصریحی بر کبیره بودن آن گناه رسیده باشد».
و سپس ایشان با توجه به این معیارها، برخی از گناهان کبیره را اینگونه نام می برند:
1- نومیدى از رحمت خداى تعالى
2- ایمنى از مکر و عقاب او
3- دروغ بستن به خدا و یا رسول خدا (صلى الله علیه وآله) و یا به جانشینان ایشان (علیهم السلام)
4- کشتن کسى که خدایتعالى کشتن او را تحریم کرده و خونش را محترم دانسته مگر آن که جنبه قصاص و اجراء حدود الهى داشته باشد.
5- عاق پدر و مادر شدن
6- خوردن مال یتیم به ستم
7- نسبت دادن زنا به زنان پاکدامن
8- فرار از جنگ
9- قطع رحم
10- سحر
11- زنا
12- لواط
13- سرقت
14- قسم دروغ
15- کتمان شهادت
16- شهادت به ناحق دادن
17- عهد شکستن
18- حیف در وصیت (که عبارت است از بیش از ثلث وصیت کردن)
19- شراب نوشیدن
20- ربا خوردن
21- سحت (یعنى بهاى چیزهاى حرام و مزد کارهاى حرام)
22- قماربازى
23- خوردن گوشت مردار و گوشت خوک و خون و گوشت هرحیوانى که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن بوده باشند، مگر آن که ضرورت خوردن این چند چیز را ایجاب کند.
24- در کیل (پیمانه) و وزن خیانت کردن
25- رفتن و مهاجرت به مکانى که در آن جا انجام وظائف دینى میسر نیست.
26- ظالم را در ظلمش کمک کردن
27- به کمک و پشتیبانى ظالم اعتماد داشتن
28 - حقوق دیگران را بدون هیچ عذرى نگهداشتن
29- دروغ
30- تکبر
31- اسراف و ریخت و پاش کردن
32- خیانت به امانات
33- غیبت
34- سخن چینى
35- سرگرمى به لهو و لعب
36- سبک شمردن حج و بى اعتنائى به آن
37- ترک نماز
38- ندادن زکوة
39- اصرار بر گناهان کوچک.
و اما شرک ورزیدن بخداى تعالى و انکار آن چه او بر پیامبرش نازل کرده و محاربه (جنگ) با اولیاء خدا از همه آن گناهان بزرگتر است.

ناگفته نماند که گناهان از دو دیدگاه دیگر نیز قابل توصیف اند:
نخست آنکه گناهان از آن جهت که مخالفت و تمرد از دستورهاى پروردگار محسوب مى شود بسیار زشت و ناپسند است و هیچ گناهى از این لحاظ کوچک نیست و چنانچه کسى نافرمانى خدا را کوچک بشمارد مرتکب گناهى بس عظیم شده است، چنانچه امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: «أشد الذنوب ما استخف به صاحبه»: شدیدترین گناه آن است که صاحبش آن را کوچک بشمارد.
دوم آنکه هر چند در یک جمع بندى کلى، گناهان به دو دسته کبیره و صغیره تقسیم شده است اما باید دانست که گناهان کبیره همه در یک درجه نیستند چنانکه گناهان صغیره نیز با هم برابر نیستند. ممکن است یک گناه صغیره نسبت به صغیره دیگر، کبیره و یک گناه کبیره نسبت به کبیره دیگر صغیره باشد و بر عکس، زیرا علاوه بر آن معیار کلى و مشترک، که گناهان را به دو دسته کبیره و صغیره تقسیم مى کند، جهات دیگرى نیز وجود دارد که در بزرگى و کوچکى گناه مؤثر است.

دايره معارف ظهور

دو شنبه 11 آبان 1390برچسب:گناه شخصيت‌ها, :: 15:35 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

 

گناه شخصيت‌ها

گناه آنان كه در جامعه، داراى موقعيت خاص هستند، با گناه ديگران يكسان نيست، و چه بسا گناه صغيره آنها، حكم گناه كبيره را داشته باشد، زيرا گناه آنها داراى دو بعد است: بعد فردى و بعد اجتماعى.

گناه شخصيت‌ها و بزرگان از نظر بعد اجتماعى مى‌تواند زمينه اغوا و انحراف جامعه را فراهم كرده و موجب سستى دين مردم شود.

بر همين اساس، حساب خداوند با بزرگان و شخصيت‌ها، غير از حساب او با ديگران است.

 

پي‌نوشت‌ها:

1- آل عمران / 135

2- كافى، ج 2 ص 288.

3- بر همين اساس بعضى از فقهاء گفته اند: عزم بر تكرار گناه همچون اصرار بر گناه است.

4- غررالحكم، ج 1 ص 151.

5- كافى، ج 2 ص 288.

6- بحارالانوار، ج 8 ص 351.

7- تحف العقول، ص 487.

8- نهج البلاغه، حكمت 348، غرر الحكم، ج 1 ص 193.

9- كافى، ج 2 ص 287.

10- صحيفه سجاديه، دعاى هشتم.

11- غرر الحكم، ج 1 ص 446.

12- فهرست غرر، ص 130.

13- بحارالانوار، ج 78 ص 159.

14- بحارالانوار، ج 78 ص 159.

15- بحارالانوار، ج 78 ص 159.

16- مشكاة الانوار، ص 394، وسائل الشيعه، ج 11 ص 168.

17- نازعات / 37 39.

18- مجادله / 8.

19- غررالحكم، ج 1 ص 151.

20- مشكاة الانوار، ص 394، كافى، ج 2 ص 428.

 

منبع:

گناه شناسى، محسن قرائتى، تنظيم و نگارش: محمدى اشتهاردى .

 

دو شنبه 1 آبان 1390برچسب:تجاهر به گناه, :: 12:26 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

تجاهر به گناه

آشكار نمودن گناه نيز، گناه صغيره را تبديل به گناه كبيره مى‌كند، شايد از اين نظر كه آشكار نمودن گناه حاكى از تجرّى و بى باكى بيشتر گنهكار است، و موجب آلوده كردن جامعه، و عادى نمودن گناه مى‌گردد.

رسول اكرم صلّى الله عليه وآله فرمود: كسى كه گناه كند و در آن حال خندان باشد وارد آتش دوزخ مى‌شود در حالى كه گريان است.

اميرمؤمنان على عليه السلام فرمود:

ايّاك و المجاهرة بالفُجور فانّه من اشدّ المآثم (19)؛ از آشكار نمودن گناهان بپرهيز، كه آن از سخت‌ترين گناهان است.

و حضرت رضا عليه السلام فرمود:

المستتر بالحسنة يعدل سبعين حسنة و المذيع بالسيّئة مخذول (20)؛ پاداش پنهان كننده كردار نيك، معادل هفتاد كار نيك است، و آشكار كننده گناه، خوار مى‌باشد.

 

مغرور شدن به مهلت الهى

ديگر از امورى كه گناه كوچك را به گناه بزرگ تبديل مى‌كند، آن است كه گنهكار مهلت خدا و مجازات نكردن سريع او را دليل رضايت خدا بداند و يا خود را محبوب خدا بداند.

و يقولون فى انفسهم لولا يعذّبنا الله بما نقول حسبهم جهنّم يصلونها فَبِئسَ المَصير(18)؛ گناهكاران در دل مى‌گويند: چرا خدواند ما را به خاطر گناهانمان عذاب نمى‌كند؟ جهنم براى آنها كافى است، وارد آن مى‌شوند و بد جايگاهى است.

وعده عذاب جهنم براى چنين افرادى، دليل آن است كه گناه افرادى كه مغرور به عدم مجازات سريع خداوند هستند، گناه كبيره است.

 

 

گناه از روى طغيان

يكى ديگر از امورى كه موجب تبديل گناه كوچك به گناه بزرگ مى‌شود، طغيان و سركشى در انجام گناه است.

امّا مَن طَغى وَ اثَر الحَياة الدّنيا فَاِنّ الجَحِيمَ هِىَ المَاءوى (17)؛ و اما آنها كه طغيان كردند و زندگى دنيا را مقدم شمردند، بى گمان جايگاهشان دوزخ است.

 

 اظهار خوشحالى هنگام گناه

لذت بردن از گناه و شادمانى هنگام انجام گناه، از امورى است كه گناه را بزرگ مى‌كند و موجب كيفر بيشتر مى‌شود. در اينجا به چند روايت توجه كنيد:

حضرت سجاد عليه السلام در ضمن دعا، به خدا عرض مى‌كند: پروردگارا! به تو پناه مى‌برم از اصرار بر گناهان، و كوچك شمردن گناه.

امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:

شر الاشرار من تبهّج بالشر(11)؛ بدترين بدها كسى است كه به انجام بدى خوشحال گردد.

و نيز فرمود:

مَن تَلذّذ بمعاصِى الله ذُلّ(12)؛ كسى كه از انجام گناه، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى‌رساند.

امام سجاد عليه السلام فرمود:

إيّاك و ابتهاج الذّنب فانّه اعظم من ركوبه (13)؛ از شاد شدن هنگام گناه بپرهيز، كه اين شادى بزرگتر(بدتر) از انجام خود گناه است.

دعا و مناجات

و نيز فرمود:

حلاوة المعصية يفسدها اليم العقوبة (14)؛ عذاب دردناك گناه، شيرينى آن را تباه مى‌سازد.

و از سخنان امام سجاد عليه السلام است:

لا خير فى لذّة من بعدها النّار(15)؛ در لذتى كه بعد از آن آتش دوزخ است خيرى نيست.

رسول اكرم صلّى الله عليه وآله فرمود:

من اذنب ذنبا و هو ضاحك دخل النار و هو باك (16)؛ كسى كه گناه كند و در آن حال خندان باشد وارد آتش دوزخ مى‌شود در حالى كه گريان است.

دو شنبه 29 مهر 1390برچسب:كوچك شمردن گناه, :: 12:23 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

كوچك شمردن گناه

كوچك شمردن گناه، آن را به گناه بزرگ تبديل مى‌كند، براى روشن شدن موضوع، به اين مثال توجه كنيد:

اگر كسى سنگى به سوى ما پرتاب كند، ولى بعداً پشيمان شده و عذرخواهى كند، ممكن است او را ببخشيم، ولى اگر سنگ ريزه‌اى به ما بزند، و در مقابلِ اعتراض بگويد: اين كه چيزى نيست، بى خيالش. او را نمى‌بخشيم، زيرا اين كار، از روح استكبارى او پرده برمى‌دارد و بيانگر آن است كه او گناهش را كوچك مى‌شمرد. به اين روايات توجه كنيد:

- امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود:

من الذّنوب التّى لا يغفر ليتنى لا اءُؤاخَذُ الاّ بهذا(7)؛ از گناهان نابخشودنى اين است كه انسان بگويد: كاش مرا به غير از اين گناه مجازات نكنند. (يعنى آن گناهِ مورد اشاره را كوچك بشمرد.)

- اميرمؤمنان على عليه السلام مى‌فرمايد:

اشدّ الذّنوب ما استَهان به صاحبه (8)؛ بدترين گناهان، آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمرد.

- امام صادق عليه السلام فرمود:

از گناه حقير و ريز، بپرهيز (سبك مشمار) كه آمرزيده نشود.

عرض كردم: گناهان حقير چيست!؟ فرمود آن است كه:

الرّجل يَذنب فيَقول طُوبى لى لو لم يَكن لى غير ذلك (9)؛ كسى گناه كند و بگويد خوشا به حال من اگر غير از اين گناه نداشتم.

- حضرت سجاد عليه السلام در ضمن دعا، به خدا عرض مى‌كند:

الّلهم اَعُوذُ بِكَ مِن ... الاِصرارِ عَلى المَاءثَم و استِصغار المَعصيَة (10)؛ پروردگارا! به تو پناه مى‌برم از اصرار بر گناهان، و كوچك شمردن گناه.

غفلت از گناهان كوچك

امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) همراه ياران (در سفرى) در سرزمين بى آب و علفى فرود آمد، به يارانش فرمود: ائتوا بحطب؛ «هيزم بياوريد» كه از آن آتش روشن كنيم تا غذا بپزيم.

امام باقر عليه السلام در شرح آيه فوق فرمود: «اصرار، عبارت از اين است كه كسى گناهى كند و از خدا آمرزش نخواهد و در فكر توبه نباشد.»

ياران عرض كردند: اينجا سرزمين خشكى است و هيچگونه هيزمي در آن نيست!

رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) فرمود: «برويد هر كدام هر مقدار مى‌توانيد جمع كنيد.» آنها رفتند و هر يك مختصرى هيزم يا چوب خشكيده‌اى با خود آورد و همه را در پيش روى پيامبر (صلّى الله عليه وآله) روى هم ريختند، پيامبر اكرم فرمود:

هكذا تجتمع الذنوب؛ « گناهان، اينگونه روى هم انباشته مى‌شوند»، سپس فرمود:

ايّاكم و الُمحقّرات من الذّنوب...(5)؛ از گناهان كوچك بپرهيزيد كه همه آنها جمع و ثبت مى‌گردد.

امام صادق عليه السلام فرمود:

لا صَغيرة مع الاِصرار(6)؛ در صورت اصرار، گناه ديگر صغيره‌ نيست.

دو شنبه 27 مهر 1390برچسب:گناه و اقسام آن, :: 12:16 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

گناه و اقسام آن

گناه بر دو قسم است[۲]: ۱.کبیره. ۲.صغیره

فهرست گناهان کبیره در حدیثی از موسی بن جعفر

روایت است از موسی بن جعفر که روزی عمرو بن عبید نزد پدرم جعفر صادق آمد و سلام کرد و نشست و این آیه را تلاوت نمود: «کسانی که اجتناب می‌کنند از گناهان کبیره و فراحش...» (سوره شوری - ۳۵) و ساکت شد.

حضرت فرمود چرا بقیه را نخواندی و ساکت شدی؟ عرض کردم خواستم بفرمایید تا بدانم گناهان کبیره چیست؟ حضرت فرمود:

  1. شرک به خدا: بزرگترین گناه کبیره شرک به خداست و مشرک محروم از بهشت است چنان که می‌فرماید: «هر که برای خدا شریک قائل شود خدا بهشت را بر او حرام گرداند و جایگاهش آتش دوزخ باشد» (سوره مائده _ ۷۶)
  2. نا امیدی از رحمت خدا: بعد از شرک ناامیدی از رحمت خداست و هر که ناامید باشد کافر است چنان که در قرآن می‌فرماید: «نومید مشوید از رحمت خدا همانا مایوس نمی‌شوند از رحمت خدا مگر کافران» (سوره یوسف - ۸۷)
  3. ایمنی از آزمایش: بعد از آن ایمنی از آزمایش و مجازات است و کسی از آزمایش خداوند ایمن نمی‌شود مگر زیان کاران چنان که در قرآن می‌فرماید: «از مکر خدا ایمن نمی‌گردند مگر جماعت زیانکاران» (سوره اعراف - ۹۷) دیگری عاق پدر و مادر شدن است و خداوند عاق را جبار شقی نامیده‌است چنان که در آیه ۳۲ سوره مریم می‌فرماید: «و به نیکویی به مادر توصیه نمود و مرا ستمکار و شقی نگردانید»
  4. قتل مومن: دیگری قتل مومن است بدون حکم شرعی و خداوند جایگاه قاتل را جهنم قرار داده چنان که می‌فرماید: «هر کس مومنی را به عمد بکشد مجازات او آتش جهنم است که در آن همیشه مغرب خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید برایش مهیا سازد» (سوره نسا - ۹۵)
  5. تهمت: دیگری تهمت و نسبت زنا دادن به کسی است و هر که چنین تهمتی بزند و عده عذاب به او داده شده چنان که می‌فرماید: "کسانی که به افراد با ایمان نسبت زنا داده‌اند در دنیا و آخرت ملعون خواهند بود و به عذاب سخت معذب خواهند شد» (سوره نور - ۲۳)
  6. خوردن مال یتیم: و دیگر خوردن اموال یتیم است که آن هم در آخرت جز عذاب ثمر دیگری ندارد چنان که خداوند می‌فرماید: «آنان که اموال یتیمان را به ستمگری می‌خورند در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنم فرو می‌برند و به زودی در آتش افروخته خواهند افتاد» (سوره نسا - ۱۱)
  7. فرار از جنگ: و دیگر فرار از جنگ است (که به دستور پیغمبر اسلام و یا امام و یا نائب خاص پیغمبر و امام واجب شده باشد) چنان که می‌فرماید: «هر که در روز جنگ فرار کرد همانا به طرف خشم و غضب خدا روی آورده و جایگاهش دوزخ که بدترین منزل است خواهد بود.»
  8. خوردن ربا: و دیگری خوردن ربا است که خداوند در حق ربا خورندگان می‌فرماید: آن کسانی که ربا می‌خورند می‌فرماید: «آن کسانی که ربا می‌خورند مبعوث نمی‌شوند در قیامت از قبرهای خود مگر مانند آن که شیطان ایشان را با مس کردن مخبط کرده»
  9. ساحر و جادوگر: دیگری سحر و جادو کردن و یاد گرفتن و یاد دادن آن است و خدای متعال در مذمت ساحران فرموده: «و محققا می‌دانند که هر که سحر کند، در عالم آخرت هرگز بهره‌ای از بهشت نخواهد یافت».
  10. زنا: دیگری زنا کردن است و خدای تعالی وعده عذاب به زنا کنندگان داده چنان که می‌فرماید: «هر که زنا کند کیفرش را خواهد دید و عذابش در قیامت مضاعف و دو چندان شود و با ذلت و خواری به جهنم جاوید و ملخد گردد» (سوره فرقان - ۶۸)
  11. قسم ناحق: و دیگری قسم نا حق یاد کردن است. یاد کنندگان ناحق در آخرت بهره‌ای از رحمت الهی ندارند چنان که می‌فرماید: «آنان که عهده خدا و سوگند خود را به بهایی اندک بفروشد اینان را در آخرت بهره و نصیبی از رحمت خداوندی نیست».
  12. خیانت: و دیگری خیانت به دین و مملکت و اموال و ناموس مردم نمودن است و خائن را نیز به کیفر اعمالش می‌رسانند چنان که می‌فرماید: «هر کس خیانت کند روز قیامت به کیفر آن خواهد رسید» (سوره آل عمران - ۱۵۵)
  13. ندادن زکات: و دیگری ندادن زکات است و خدای تعالی در حق مانعین زکات فرموده: «روزی که آن طلا و ذخایرشان در آتش جهنم گداخته شود و پیشانی و پشت و پهلویشان را بدتن داغ کنند» (سوره توبه - ۳۵)
  14. شهادت دروغ و کتمانش: و دیگری شهادت دروغ و ناحق دادن است که در آیه ۷۲ سوره فرقان می‌فرماید: «...هر کس به دروغ و ناحق شهادت دهد مومن نیست و مرتکب گناه کبیره شده‌است». و دیگری کتمان شهادت نمودن است در جایی که آبرو و یا جان و یا اموال مومنی در معرض تلف و خطر باشد چنان که خدای متعال می‌فرماید:«شهادت را مخفی نکنید زیرا هر کس شهادت را کتمان کند البته به قلب گناه کار است» (سوره بقره - ۲۸۳)
  15. شراب خواری و ترک نماز: و دیگری شراب خوردن است و خدای تعالی نهی از خوردن شراب و مسکرات دیگر فرموده هم چنان که از بت پرستی نهی نموده‌است و دیگری ترک نماز است و رسول خدا در ذم تارک الصلوة فرمود: «هر کس عمدا نماز را ترک نماید از امان و پناه رسول خدا خارج است».
  16. نقض عهد و قطع رحم: و دیگری نقص عهد و قطع رحم نمودن است و خداوند ناقض عهد و قاطع رحم را لعن نموده به قولش که می‌فرماید: «برای ایشان است لعن خدا و منزلگاه بد نصیب آنهاست» (سوره رعد - ۲۵) پس عمروبن عبید از خدمت آن حضرت خارج شد و سخت به خود می‌پیچید و گریه شدید می‌نمود و می‌گفت هلاک شد آن که به رای خود فتوی می‌دهد و خود را در فضیلت و علم برابر شما می‌داند.

تعریف گناه کبیره

  1. هر گناهی که در قرآن و حدیث بر کبیره بودن آن تصریح شده باشد(متجاوز از چهل گناه که در روایات اهلبیت پیامبر نام برده شده است.)[۳].
  2. هر معصیتی که در قرآن مجید یا سنت معتبر وعده آتش بر ارتکاب آن رسیده باشد[۴].
  3. هر گناهی که در قرآن یا سنت معتبر از گناهی که کبیره بودنش مسلم است بزرگتر شمرده شود.[۵].
  4. هر گناهی که نزد متدینین و متشرعین بزرگ شمرده شود بطوری که یقین حاصل شود که بزرگی آن منتهی بزمان معصوم می‌گردد، مانند نجس نمودن مسجد از روی علم و عمد و بقصد هتک احترام خانه خدا، پرتاب کردن و انداختن قرآن مجید[۶].
  5. تکرار گناه صغیره یا اصرار بر تکرار گناهان صغیره نیز خود گناهی کبیره است[۷].
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش امدید
آخرین مطالب
پيوندها







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 47
بازدید کل : 23215
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1