شناخت تهدیدات فرهنگی در جامعه
آشنايي با تهدیدات فرهنگی در كشور

گرچه تمام گناهان از آن جهت که سرپیچی از دستور خداوند تعالى هستند، بزرگ می باشند، اما با توجه به خصوصیات ذاتى و تبعات مختلف و آثار گوناگونى که در آنها وجود دارد مى توان حدس زد که تمام گناهان با هم برابر نیستند: بعضى بسیار بزرگ، پاره اى بسیار کوچک و برخى متوسط هستند. بدیهى است گناه قتل نفس به مراتب بزرگتر از گناه ضرب و شتم یک انسان، و گناه زنا بزرگتر از گناه نگاه کردن به نامحرم است. با پذیرش این نکته در اینجا دو سؤال مطرح مى شود:
الف. با اینکه همه گناهان در مقام مقایسه با یکدیگر، شدت و ضعف دارند، آیا تقسیم گناه به کبیره و غیره، مطلق است یا نسبى؟
ب. برفرض که این تقسیم بندى (تقسیم مطلق) درست باشد، معیار کبیره و صغیره چیست و با چه ملاکى مى توان گناهان بزرگ را از گناهان کوچک تشخیص داد؟ در پاسخ سؤال نخست باید گفت: هر چند گناهان در مقام مقایسه با یکدیگر شدت و ضعف دارند و تقسیم به کبیره و غیره از این لحاظ نسبى است - یعنى ممکن است یک گناه نسبت به گناه بالاتر صغیره و نسبت به گناه کوچکتر کبیره محسوب شود - اما آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام)، در یک جمع بندى کلى، گناهان را به دو دسته تقسیم نموده و براى این تقسیم بندى معیارى کلى ذکر کرده اند، یعنى در یک تقسیم بندى کلى گناهان به دو گروه کوچک و بزرگ تقسیم شده و هر گروه در جایگاه خاصى قرار گرفته است. از این نظر هیچ یک از گناهان کوچک در ردیف گناهان بزرگ و هیچ یک از گناهان بزرگ در ردیف گناهان کوچک قرار نمى گیرد.

در قرآن کریم چنین مى خوانیم: «ان تجتنبوا کبائر ماتنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریما»: اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى شده اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم (نساء، ٣١).
و در آیه اى دیگر مى خوانیم: «الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش الا اللمم ان ربک واسع المغفرة: (نیکوکاران) کسانى هستند که از گناهان بزرگ و زشتى ها، جز گناهان کوچک پرهیز مى کنند، بى گمان آمرزش پروردگارت وسیع است (نجم،٣٢).
و درباره بهشتیان مى خوانیم: «و الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش»: (مواهب آخرت، جاودانه است براى) آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى کنند (شورى، ٣٧).
از این آیات به روشنى استفاده مى شود، که گناهان، دو گونه اند: کبیره و صغیره و همچنین استفاده می شود بعضى از گناهان، بدون توبه حقیقى بخشودنى نیست، ولى بعضى از آنها بخشودنى است.

روایات متعددى نیز از ائمه (علیهم السلام) به ما رسیده که بیانگر تقسیم گناهان به کبیره و صغیره است، ودر کتاب اصول کافى یک باب تحت عنوان «باب الکبائر» داراى ٢٤ حدیث است به این موضوع اختصاص یافته که است.
معیارهای مختلفی برای شناخت گناهان کبیره ذکر شده است. طبق نظری که مرحوم سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در کتاب عروة الوثقی (باب شرایط امام جماعت) آنرا مطرح کرده اند و تعدادی از علما آنرا قبول کرده اند، برای شناخت گناهان کبیره چهار راه وجود دارد:
1ـ هر گناهی که در قرآن و حدیث به کبیره بودن آن تصریح شده باشد (این قسم بیش از چهل گناه است که در اخبار اهلبیت (علیهم السلام) به آن تصریح شده است).
2ـ هر گناهی که در قرآن مجید یا احادیث معتبر به مرتکبین آن وعده آتش داده شده است چه وعده صریح باشد، مانند: «و من قتل مؤمنا متعمدا فجزاؤه جهنم خالدا فیها»: و کسیکه مومنی را عمدا به قتل برساند، پس جزایش جهنم است در حالیکه در آن جاودان است (نساء، 95) و چه غیر صریح مانند فرمایش پیغمبر (صلی الله علیه و آله): «من ترک الصلاة متعمدا فقد برء من ذمة الله و ذمة رسول الله»: هر که عمدا نماز خواندن را ترک نماید از امان و پناه خدا و رسولش خارج است. وعده عذاب در این روایت به کنایه است نه به صراحت. دلیل این معیار روایات بسیاری است که حضرت باقر و حضرت صادق (علیهما السلام) فرموده اند: «گناه کبیره هر گناهی است که خدای تعالی وعده آتش بر آن داده باشد».
و از روایتی که حضرت عبدالعظیم آنرا نقل کرده است معلوم می شود: فرقی نمی کند که وعده عذاب در قرآن باشد و یا در احادیث.
3ـ هر گناهی که در قرآن یا در احادیث معتبر از گناه دیگری که کبیره بودنش مسلم است، بزرگتر شمرده شده است. مثلا قتل از جمله گناهانی است که در برخی از روایات به کبیره بودنش تصریح شده و در قرآن مجید، وعده عذاب بر آن داده شده است. پس اگر در قرآن مجید یا حدیثی که معتبر است تصریح شود که فلان گناه از قتل نفس بزرگتر است آن گناه هم کبیره می شود مانند فتنه کردن که در قرآن مجید می فرماید از قتل نفس بزرگتر است: (و الفتنة اکبر من القتل)، پس یقینا فتنه هم از گناهان کبیره است.
4ـ هر گناهی که نزد متدینین بزرگ شمرده شود به طوری که یقین حاصل شود که بزرگی آن منتهی به زمان معصومین می گردد. مانند نجس نمودن مسجد از روی علم و عمد و بقصد هتک احترام خانه خدا، یا پرتاب کردن و انداختن قرآن مجید به قصد بی احترامی به آن.

علامه طباطبایی (ره) در این مورد، می فرمایند: «بزرگى معصیت وقتى تحقق مى یابد که نهى از آن نسبت به نهی ای که از معصیت دیگر شده مهم تر باشد. و نشانه اهمیت نهى شدیدتر بودن خطاب است، یا اینکه در خطاب اصرار شده باشد (در موارد متعدد، تکرار شده باشد)، و یا اینکه مرتکبش به عذاب آتش تهدید گشته باشد، و یا به نحوى دیگر از آن اهمیت گناه استفاده شود».

حضرت امام خمینی (ره) نیز - در کتاب تحریر الوسیله - می فرمایند: «گناهان کبیره عبارتند از هر گناهى که وعده آتش و یا عقاب در برابر آن وارد شده باشد و یا با شدت زیادی از اجتناب آن نهی شده باشد و یا دلیلى وارد شده باشد بر اینکه آن گناه از بعضی از گناهان کبیره بزرگتر و یا مساوى آن است و یا عقل حکم کند به اینکه آن گناه کبیره است و یا نزد مردم دین دار مسلم و قبول شده باشد که فلان گناه کبیره است و یا تصریحی بر کبیره بودن آن گناه رسیده باشد».
و سپس ایشان با توجه به این معیارها، برخی از گناهان کبیره را اینگونه نام می برند:
1- نومیدى از رحمت خداى تعالى
2- ایمنى از مکر و عقاب او
3- دروغ بستن به خدا و یا رسول خدا (صلى الله علیه وآله) و یا به جانشینان ایشان (علیهم السلام)
4- کشتن کسى که خدایتعالى کشتن او را تحریم کرده و خونش را محترم دانسته مگر آن که جنبه قصاص و اجراء حدود الهى داشته باشد.
5- عاق پدر و مادر شدن
6- خوردن مال یتیم به ستم
7- نسبت دادن زنا به زنان پاکدامن
8- فرار از جنگ
9- قطع رحم
10- سحر
11- زنا
12- لواط
13- سرقت
14- قسم دروغ
15- کتمان شهادت
16- شهادت به ناحق دادن
17- عهد شکستن
18- حیف در وصیت (که عبارت است از بیش از ثلث وصیت کردن)
19- شراب نوشیدن
20- ربا خوردن
21- سحت (یعنى بهاى چیزهاى حرام و مزد کارهاى حرام)
22- قماربازى
23- خوردن گوشت مردار و گوشت خوک و خون و گوشت هرحیوانى که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن بوده باشند، مگر آن که ضرورت خوردن این چند چیز را ایجاب کند.
24- در کیل (پیمانه) و وزن خیانت کردن
25- رفتن و مهاجرت به مکانى که در آن جا انجام وظائف دینى میسر نیست.
26- ظالم را در ظلمش کمک کردن
27- به کمک و پشتیبانى ظالم اعتماد داشتن
28 - حقوق دیگران را بدون هیچ عذرى نگهداشتن
29- دروغ
30- تکبر
31- اسراف و ریخت و پاش کردن
32- خیانت به امانات
33- غیبت
34- سخن چینى
35- سرگرمى به لهو و لعب
36- سبک شمردن حج و بى اعتنائى به آن
37- ترک نماز
38- ندادن زکوة
39- اصرار بر گناهان کوچک.
و اما شرک ورزیدن بخداى تعالى و انکار آن چه او بر پیامبرش نازل کرده و محاربه (جنگ) با اولیاء خدا از همه آن گناهان بزرگتر است.

ناگفته نماند که گناهان از دو دیدگاه دیگر نیز قابل توصیف اند:
نخست آنکه گناهان از آن جهت که مخالفت و تمرد از دستورهاى پروردگار محسوب مى شود بسیار زشت و ناپسند است و هیچ گناهى از این لحاظ کوچک نیست و چنانچه کسى نافرمانى خدا را کوچک بشمارد مرتکب گناهى بس عظیم شده است، چنانچه امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: «أشد الذنوب ما استخف به صاحبه»: شدیدترین گناه آن است که صاحبش آن را کوچک بشمارد.
دوم آنکه هر چند در یک جمع بندى کلى، گناهان به دو دسته کبیره و صغیره تقسیم شده است اما باید دانست که گناهان کبیره همه در یک درجه نیستند چنانکه گناهان صغیره نیز با هم برابر نیستند. ممکن است یک گناه صغیره نسبت به صغیره دیگر، کبیره و یک گناه کبیره نسبت به کبیره دیگر صغیره باشد و بر عکس، زیرا علاوه بر آن معیار کلى و مشترک، که گناهان را به دو دسته کبیره و صغیره تقسیم مى کند، جهات دیگرى نیز وجود دارد که در بزرگى و کوچکى گناه مؤثر است.

دايره معارف ظهور

دو شنبه 11 آبان 1390برچسب:گناه شخصيت‌ها, :: 15:35 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

 

گناه شخصيت‌ها

گناه آنان كه در جامعه، داراى موقعيت خاص هستند، با گناه ديگران يكسان نيست، و چه بسا گناه صغيره آنها، حكم گناه كبيره را داشته باشد، زيرا گناه آنها داراى دو بعد است: بعد فردى و بعد اجتماعى.

گناه شخصيت‌ها و بزرگان از نظر بعد اجتماعى مى‌تواند زمينه اغوا و انحراف جامعه را فراهم كرده و موجب سستى دين مردم شود.

بر همين اساس، حساب خداوند با بزرگان و شخصيت‌ها، غير از حساب او با ديگران است.

 

پي‌نوشت‌ها:

1- آل عمران / 135

2- كافى، ج 2 ص 288.

3- بر همين اساس بعضى از فقهاء گفته اند: عزم بر تكرار گناه همچون اصرار بر گناه است.

4- غررالحكم، ج 1 ص 151.

5- كافى، ج 2 ص 288.

6- بحارالانوار، ج 8 ص 351.

7- تحف العقول، ص 487.

8- نهج البلاغه، حكمت 348، غرر الحكم، ج 1 ص 193.

9- كافى، ج 2 ص 287.

10- صحيفه سجاديه، دعاى هشتم.

11- غرر الحكم، ج 1 ص 446.

12- فهرست غرر، ص 130.

13- بحارالانوار، ج 78 ص 159.

14- بحارالانوار، ج 78 ص 159.

15- بحارالانوار، ج 78 ص 159.

16- مشكاة الانوار، ص 394، وسائل الشيعه، ج 11 ص 168.

17- نازعات / 37 39.

18- مجادله / 8.

19- غررالحكم، ج 1 ص 151.

20- مشكاة الانوار، ص 394، كافى، ج 2 ص 428.

 

منبع:

گناه شناسى، محسن قرائتى، تنظيم و نگارش: محمدى اشتهاردى .

 

دو شنبه 1 آبان 1390برچسب:تجاهر به گناه, :: 12:26 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

تجاهر به گناه

آشكار نمودن گناه نيز، گناه صغيره را تبديل به گناه كبيره مى‌كند، شايد از اين نظر كه آشكار نمودن گناه حاكى از تجرّى و بى باكى بيشتر گنهكار است، و موجب آلوده كردن جامعه، و عادى نمودن گناه مى‌گردد.

رسول اكرم صلّى الله عليه وآله فرمود: كسى كه گناه كند و در آن حال خندان باشد وارد آتش دوزخ مى‌شود در حالى كه گريان است.

اميرمؤمنان على عليه السلام فرمود:

ايّاك و المجاهرة بالفُجور فانّه من اشدّ المآثم (19)؛ از آشكار نمودن گناهان بپرهيز، كه آن از سخت‌ترين گناهان است.

و حضرت رضا عليه السلام فرمود:

المستتر بالحسنة يعدل سبعين حسنة و المذيع بالسيّئة مخذول (20)؛ پاداش پنهان كننده كردار نيك، معادل هفتاد كار نيك است، و آشكار كننده گناه، خوار مى‌باشد.

 

مغرور شدن به مهلت الهى

ديگر از امورى كه گناه كوچك را به گناه بزرگ تبديل مى‌كند، آن است كه گنهكار مهلت خدا و مجازات نكردن سريع او را دليل رضايت خدا بداند و يا خود را محبوب خدا بداند.

و يقولون فى انفسهم لولا يعذّبنا الله بما نقول حسبهم جهنّم يصلونها فَبِئسَ المَصير(18)؛ گناهكاران در دل مى‌گويند: چرا خدواند ما را به خاطر گناهانمان عذاب نمى‌كند؟ جهنم براى آنها كافى است، وارد آن مى‌شوند و بد جايگاهى است.

وعده عذاب جهنم براى چنين افرادى، دليل آن است كه گناه افرادى كه مغرور به عدم مجازات سريع خداوند هستند، گناه كبيره است.

 

 

گناه از روى طغيان

يكى ديگر از امورى كه موجب تبديل گناه كوچك به گناه بزرگ مى‌شود، طغيان و سركشى در انجام گناه است.

امّا مَن طَغى وَ اثَر الحَياة الدّنيا فَاِنّ الجَحِيمَ هِىَ المَاءوى (17)؛ و اما آنها كه طغيان كردند و زندگى دنيا را مقدم شمردند، بى گمان جايگاهشان دوزخ است.

 

 اظهار خوشحالى هنگام گناه

لذت بردن از گناه و شادمانى هنگام انجام گناه، از امورى است كه گناه را بزرگ مى‌كند و موجب كيفر بيشتر مى‌شود. در اينجا به چند روايت توجه كنيد:

حضرت سجاد عليه السلام در ضمن دعا، به خدا عرض مى‌كند: پروردگارا! به تو پناه مى‌برم از اصرار بر گناهان، و كوچك شمردن گناه.

امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:

شر الاشرار من تبهّج بالشر(11)؛ بدترين بدها كسى است كه به انجام بدى خوشحال گردد.

و نيز فرمود:

مَن تَلذّذ بمعاصِى الله ذُلّ(12)؛ كسى كه از انجام گناه، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى‌رساند.

امام سجاد عليه السلام فرمود:

إيّاك و ابتهاج الذّنب فانّه اعظم من ركوبه (13)؛ از شاد شدن هنگام گناه بپرهيز، كه اين شادى بزرگتر(بدتر) از انجام خود گناه است.

دعا و مناجات

و نيز فرمود:

حلاوة المعصية يفسدها اليم العقوبة (14)؛ عذاب دردناك گناه، شيرينى آن را تباه مى‌سازد.

و از سخنان امام سجاد عليه السلام است:

لا خير فى لذّة من بعدها النّار(15)؛ در لذتى كه بعد از آن آتش دوزخ است خيرى نيست.

رسول اكرم صلّى الله عليه وآله فرمود:

من اذنب ذنبا و هو ضاحك دخل النار و هو باك (16)؛ كسى كه گناه كند و در آن حال خندان باشد وارد آتش دوزخ مى‌شود در حالى كه گريان است.

دو شنبه 29 مهر 1390برچسب:كوچك شمردن گناه, :: 12:23 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

كوچك شمردن گناه

كوچك شمردن گناه، آن را به گناه بزرگ تبديل مى‌كند، براى روشن شدن موضوع، به اين مثال توجه كنيد:

اگر كسى سنگى به سوى ما پرتاب كند، ولى بعداً پشيمان شده و عذرخواهى كند، ممكن است او را ببخشيم، ولى اگر سنگ ريزه‌اى به ما بزند، و در مقابلِ اعتراض بگويد: اين كه چيزى نيست، بى خيالش. او را نمى‌بخشيم، زيرا اين كار، از روح استكبارى او پرده برمى‌دارد و بيانگر آن است كه او گناهش را كوچك مى‌شمرد. به اين روايات توجه كنيد:

- امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود:

من الذّنوب التّى لا يغفر ليتنى لا اءُؤاخَذُ الاّ بهذا(7)؛ از گناهان نابخشودنى اين است كه انسان بگويد: كاش مرا به غير از اين گناه مجازات نكنند. (يعنى آن گناهِ مورد اشاره را كوچك بشمرد.)

- اميرمؤمنان على عليه السلام مى‌فرمايد:

اشدّ الذّنوب ما استَهان به صاحبه (8)؛ بدترين گناهان، آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمرد.

- امام صادق عليه السلام فرمود:

از گناه حقير و ريز، بپرهيز (سبك مشمار) كه آمرزيده نشود.

عرض كردم: گناهان حقير چيست!؟ فرمود آن است كه:

الرّجل يَذنب فيَقول طُوبى لى لو لم يَكن لى غير ذلك (9)؛ كسى گناه كند و بگويد خوشا به حال من اگر غير از اين گناه نداشتم.

- حضرت سجاد عليه السلام در ضمن دعا، به خدا عرض مى‌كند:

الّلهم اَعُوذُ بِكَ مِن ... الاِصرارِ عَلى المَاءثَم و استِصغار المَعصيَة (10)؛ پروردگارا! به تو پناه مى‌برم از اصرار بر گناهان، و كوچك شمردن گناه.

غفلت از گناهان كوچك

امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) همراه ياران (در سفرى) در سرزمين بى آب و علفى فرود آمد، به يارانش فرمود: ائتوا بحطب؛ «هيزم بياوريد» كه از آن آتش روشن كنيم تا غذا بپزيم.

امام باقر عليه السلام در شرح آيه فوق فرمود: «اصرار، عبارت از اين است كه كسى گناهى كند و از خدا آمرزش نخواهد و در فكر توبه نباشد.»

ياران عرض كردند: اينجا سرزمين خشكى است و هيچگونه هيزمي در آن نيست!

رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) فرمود: «برويد هر كدام هر مقدار مى‌توانيد جمع كنيد.» آنها رفتند و هر يك مختصرى هيزم يا چوب خشكيده‌اى با خود آورد و همه را در پيش روى پيامبر (صلّى الله عليه وآله) روى هم ريختند، پيامبر اكرم فرمود:

هكذا تجتمع الذنوب؛ « گناهان، اينگونه روى هم انباشته مى‌شوند»، سپس فرمود:

ايّاكم و الُمحقّرات من الذّنوب...(5)؛ از گناهان كوچك بپرهيزيد كه همه آنها جمع و ثبت مى‌گردد.

امام صادق عليه السلام فرمود:

لا صَغيرة مع الاِصرار(6)؛ در صورت اصرار، گناه ديگر صغيره‌ نيست.

دو شنبه 27 مهر 1390برچسب:گناه و اقسام آن, :: 12:16 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

گناه و اقسام آن

گناه بر دو قسم است[۲]: ۱.کبیره. ۲.صغیره

فهرست گناهان کبیره در حدیثی از موسی بن جعفر

روایت است از موسی بن جعفر که روزی عمرو بن عبید نزد پدرم جعفر صادق آمد و سلام کرد و نشست و این آیه را تلاوت نمود: «کسانی که اجتناب می‌کنند از گناهان کبیره و فراحش...» (سوره شوری - ۳۵) و ساکت شد.

حضرت فرمود چرا بقیه را نخواندی و ساکت شدی؟ عرض کردم خواستم بفرمایید تا بدانم گناهان کبیره چیست؟ حضرت فرمود:

  1. شرک به خدا: بزرگترین گناه کبیره شرک به خداست و مشرک محروم از بهشت است چنان که می‌فرماید: «هر که برای خدا شریک قائل شود خدا بهشت را بر او حرام گرداند و جایگاهش آتش دوزخ باشد» (سوره مائده _ ۷۶)
  2. نا امیدی از رحمت خدا: بعد از شرک ناامیدی از رحمت خداست و هر که ناامید باشد کافر است چنان که در قرآن می‌فرماید: «نومید مشوید از رحمت خدا همانا مایوس نمی‌شوند از رحمت خدا مگر کافران» (سوره یوسف - ۸۷)
  3. ایمنی از آزمایش: بعد از آن ایمنی از آزمایش و مجازات است و کسی از آزمایش خداوند ایمن نمی‌شود مگر زیان کاران چنان که در قرآن می‌فرماید: «از مکر خدا ایمن نمی‌گردند مگر جماعت زیانکاران» (سوره اعراف - ۹۷) دیگری عاق پدر و مادر شدن است و خداوند عاق را جبار شقی نامیده‌است چنان که در آیه ۳۲ سوره مریم می‌فرماید: «و به نیکویی به مادر توصیه نمود و مرا ستمکار و شقی نگردانید»
  4. قتل مومن: دیگری قتل مومن است بدون حکم شرعی و خداوند جایگاه قاتل را جهنم قرار داده چنان که می‌فرماید: «هر کس مومنی را به عمد بکشد مجازات او آتش جهنم است که در آن همیشه مغرب خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید برایش مهیا سازد» (سوره نسا - ۹۵)
  5. تهمت: دیگری تهمت و نسبت زنا دادن به کسی است و هر که چنین تهمتی بزند و عده عذاب به او داده شده چنان که می‌فرماید: "کسانی که به افراد با ایمان نسبت زنا داده‌اند در دنیا و آخرت ملعون خواهند بود و به عذاب سخت معذب خواهند شد» (سوره نور - ۲۳)
  6. خوردن مال یتیم: و دیگر خوردن اموال یتیم است که آن هم در آخرت جز عذاب ثمر دیگری ندارد چنان که خداوند می‌فرماید: «آنان که اموال یتیمان را به ستمگری می‌خورند در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنم فرو می‌برند و به زودی در آتش افروخته خواهند افتاد» (سوره نسا - ۱۱)
  7. فرار از جنگ: و دیگر فرار از جنگ است (که به دستور پیغمبر اسلام و یا امام و یا نائب خاص پیغمبر و امام واجب شده باشد) چنان که می‌فرماید: «هر که در روز جنگ فرار کرد همانا به طرف خشم و غضب خدا روی آورده و جایگاهش دوزخ که بدترین منزل است خواهد بود.»
  8. خوردن ربا: و دیگری خوردن ربا است که خداوند در حق ربا خورندگان می‌فرماید: آن کسانی که ربا می‌خورند می‌فرماید: «آن کسانی که ربا می‌خورند مبعوث نمی‌شوند در قیامت از قبرهای خود مگر مانند آن که شیطان ایشان را با مس کردن مخبط کرده»
  9. ساحر و جادوگر: دیگری سحر و جادو کردن و یاد گرفتن و یاد دادن آن است و خدای متعال در مذمت ساحران فرموده: «و محققا می‌دانند که هر که سحر کند، در عالم آخرت هرگز بهره‌ای از بهشت نخواهد یافت».
  10. زنا: دیگری زنا کردن است و خدای تعالی وعده عذاب به زنا کنندگان داده چنان که می‌فرماید: «هر که زنا کند کیفرش را خواهد دید و عذابش در قیامت مضاعف و دو چندان شود و با ذلت و خواری به جهنم جاوید و ملخد گردد» (سوره فرقان - ۶۸)
  11. قسم ناحق: و دیگری قسم نا حق یاد کردن است. یاد کنندگان ناحق در آخرت بهره‌ای از رحمت الهی ندارند چنان که می‌فرماید: «آنان که عهده خدا و سوگند خود را به بهایی اندک بفروشد اینان را در آخرت بهره و نصیبی از رحمت خداوندی نیست».
  12. خیانت: و دیگری خیانت به دین و مملکت و اموال و ناموس مردم نمودن است و خائن را نیز به کیفر اعمالش می‌رسانند چنان که می‌فرماید: «هر کس خیانت کند روز قیامت به کیفر آن خواهد رسید» (سوره آل عمران - ۱۵۵)
  13. ندادن زکات: و دیگری ندادن زکات است و خدای تعالی در حق مانعین زکات فرموده: «روزی که آن طلا و ذخایرشان در آتش جهنم گداخته شود و پیشانی و پشت و پهلویشان را بدتن داغ کنند» (سوره توبه - ۳۵)
  14. شهادت دروغ و کتمانش: و دیگری شهادت دروغ و ناحق دادن است که در آیه ۷۲ سوره فرقان می‌فرماید: «...هر کس به دروغ و ناحق شهادت دهد مومن نیست و مرتکب گناه کبیره شده‌است». و دیگری کتمان شهادت نمودن است در جایی که آبرو و یا جان و یا اموال مومنی در معرض تلف و خطر باشد چنان که خدای متعال می‌فرماید:«شهادت را مخفی نکنید زیرا هر کس شهادت را کتمان کند البته به قلب گناه کار است» (سوره بقره - ۲۸۳)
  15. شراب خواری و ترک نماز: و دیگری شراب خوردن است و خدای تعالی نهی از خوردن شراب و مسکرات دیگر فرموده هم چنان که از بت پرستی نهی نموده‌است و دیگری ترک نماز است و رسول خدا در ذم تارک الصلوة فرمود: «هر کس عمدا نماز را ترک نماید از امان و پناه رسول خدا خارج است».
  16. نقض عهد و قطع رحم: و دیگری نقص عهد و قطع رحم نمودن است و خداوند ناقض عهد و قاطع رحم را لعن نموده به قولش که می‌فرماید: «برای ایشان است لعن خدا و منزلگاه بد نصیب آنهاست» (سوره رعد - ۲۵) پس عمروبن عبید از خدمت آن حضرت خارج شد و سخت به خود می‌پیچید و گریه شدید می‌نمود و می‌گفت هلاک شد آن که به رای خود فتوی می‌دهد و خود را در فضیلت و علم برابر شما می‌داند.

تعریف گناه کبیره

  1. هر گناهی که در قرآن و حدیث بر کبیره بودن آن تصریح شده باشد(متجاوز از چهل گناه که در روایات اهلبیت پیامبر نام برده شده است.)[۳].
  2. هر معصیتی که در قرآن مجید یا سنت معتبر وعده آتش بر ارتکاب آن رسیده باشد[۴].
  3. هر گناهی که در قرآن یا سنت معتبر از گناهی که کبیره بودنش مسلم است بزرگتر شمرده شود.[۵].
  4. هر گناهی که نزد متدینین و متشرعین بزرگ شمرده شود بطوری که یقین حاصل شود که بزرگی آن منتهی بزمان معصوم می‌گردد، مانند نجس نمودن مسجد از روی علم و عمد و بقصد هتک احترام خانه خدا، پرتاب کردن و انداختن قرآن مجید[۶].
  5. تکرار گناه صغیره یا اصرار بر تکرار گناهان صغیره نیز خود گناهی کبیره است[۷].
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:گناه چیست؟, :: 15:25 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

در قرآن کریم موانع ایمان و عوامل سقوط اخلاقی به عوامل مختلفی بستگی دارد:
1. در بعضی از آیات تداوم بر گناه از عوامل مهم فساد اخلاقی معرفی کرده است؛ ارتکاب گناهان پی در پی به سبب میشود که روز به روز افراد از ایمان و تقوا فاصله بگیرند و سرانجام به آخرین مرحله کفر برسند، قرآن کریم در اینباره میفرماید:"ثُمَّ کَانَ عَـَقِبَةَ الَّذِینَ أَسَـََّ ئ‹ُواْ السُّوَّأَیََّ أَن کَذَّبُواْ بِ ئ‹َایَـَتِ اللَّهِ وَ کَانُواْ بِهَا یَسْتَهْزِءُونَ ؛(روم،10) سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند"، اصرار بر گناه کار را به جایی میرساند که سر از تکذیب آیات الهی در میآورد و از آن هم فراتر میرود، او را به استهزأ و سخریه پیامبران و آیات الهی وا میدارد و به مرحلهای میرسد که دیگر هیچ وعظ و اندرز و انذاری در او مؤثر نیفتد و جز تازیانه عذاب دردناک الهی راهی باقی نماند!
در روایتی از امام باقر7 میخوانیم که فرمود:اصرار بر گناه این است که انسان گناهی کند و دنبال آن استغفار ننماید و در فکر توبه نباشد"(اصول کافی، شیخ کلینی؛، ج 2، ص 288، دارالکتب الاسلامیة.)
2. برخی دیگر از آیات هوای نفس را عامل سقوط اخلاقی معرفی کردهاند؛ هوای نفس دل آدمی را میرباید و نمیگذارد دلی برای او باقی بماند تا محلی برای ورود ایمان شود. "وَلاَ تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُو عَن ذِکْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَغهُ وَ کَانَ أَمْرُهُو فُرُطًا ؛(کهف، 28) و پیروی مکن از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل ساختهایم و از هوای نفس خود فرمان میبرد و کار او از حد گذشته است."
در آیه دیگر میفرماید:"...وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَغهُ بِغَیْرِ هُدًی مِّنَ اللَّه؛(قصص،50) و کی گمراهتر از آن کسی که از هوای نفس خود متابعت کند، بدون هدایتی ]از جانب[ خدا".
3. دنیا؛ علایق شدید مادی و دنیاپرستی انسان را به هر انحراف و گناهی، میکشاند؛ زیرا سوء استفاده انسان از دنیا و دلبستگی انسان به دنیا، فریب خوردن انسان، مغرور شدن او و غافل شدن از آخرت را به دنبال دارد، قرآن کریم دربارة چنین افرادی میفرماید:"إِنَّ الَّذِینَ لاَ یَرْجُونَ لِقَآءَنَا وَ رَضُواْ بِالْحَیَوَةِ الدُّنْیَا وَ اطْمَأَنُّواْ بِهَا وَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ ءَایَـَتِنَا غَـَفِلُون # أُوْلَغکَ مَأْوَغهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ؛(یونس،7و8) کسانی که امیدی ندارند به لقأ ما دل بستهاند به زندگی دنیا و آرامش یافتهاند به آن و کسانی که از آیات ما بیخبرند، ایشان جایگاهشان آتش است به سبب آن چه که عمل میکردهاند" در روایت نیز در مذمت علاقة به دنیا میخوانیم:"حب الدنیا رأس کل خطیئة؛ عشق به دنیا سرچشمة هر گناهی است"(اصول کافی، شیخ کلینی؛، ج 2، ص 316، دارالکتب الاسلامیة.)
4. شیطان؛ از طریق هواهای نفسانی در انسان نفوذ میکند و کار و تلاش وی را تأیید میکند؛ کارهای زشت را در نظرش تزیین مینماید و وی را در انجام آن وسوسه مینماید و با دادن وعدههای دروغ و ترساندن از آیندهاش، او را از انجام کارهای خیر باز میدارد. قرآن کریم دربارة خطر شیطان میفرماید:"وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَـَنُ أَعْمَـَـلَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لاَ یَهْتَدُون ؛(نمل،24) و شیطان کردارشان را برایشان زینت داد، پس ایشان را از راه ]خدا[ باز داشت و آنها هدایت نخواهند شد".
5. محیط آلوده؛ بیشک وضع محیط اجتماعی زندگی انسان اثر فوق العادهای در روحیات و اعمال او دارد؛ زیرا انسان بسیاری از صفات خود را از محیط کسب میکند، محیطهای پاک غالباً افراد پاک پرورش میدهد و محیطهای آلوده غالباً افراد آلوده. قرآن کریم، به لزوم هجرت از محیطهای آلوده اشاره کرده و میفرماید:"یَـَعِبَادِیَ الَّذِینَ ءَامَنُوَّاْ إِنَّ أَرْضِی وَ َسِعَةٌ فَإِیَّـَیَ فَاعْبُدُون ؛(عنکبوت،56) ای بندگان من که ایمان آورهاید!زمین من وسیع است، پس تنها مرا بپرستید ]تسلیم فشار دشمن و در محیط آلوده نمایند[."
6. معاشران و دوست بد؛ غالباً دوستان و معاشران ناباب و آلوده سبب آلودگی افراد پاک میشوند، قرآن کریم، دربارة نقش دوست بد میفرماید:"وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَیَ یَدَیْهِ یَقُولُ یَـَـلَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا #ا یَـَوَیْلَتَیَ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَ نًا خَلِیلاً...؛(فرقان، 27 ـ 29) و ]به خاطرآور[ روزی را که ستمکار دست خود را ]از شدت حسرت[ به دندان میگزد و میگوید:"ای کاش با رسول ]خدا[ راهی برگزیده بودم!ای وای بر من، کاش فلان ]شخص گمراه[ را دوست خود انتخاب نکرده بودم!او مرا از یادآوری ]حق[ گمراه ساخت بعد از آن که ]یاد حق[ به سراغ من آمده بود!..."( ر. ک:اخلاق در قرآن، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 149 ـ 164، نشر مدرسة الامام علی بن ابیطالب/ ر. ک:تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 99؛ ج 15، ص 274 و 444؛ ج 16، ص 374، دارالکتب الاسلامیة / اخلاق در قرآن، استاد محمد تقی مصباح یزدی، ج 1، ص 195 ـ 236، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی؛. )

عوامل و ريشه هاي فساد مختلف است . برخي ريشهء فرهنگي دارد, برخي ريشه در فقر و غنا دارد وبرخي ريشه سياسي دارد ممكن است چند عامل موجب فساد در جامعه بشود. درباره هر كدام مقداري بحث مي كنيم :
1- فقدان بينش صحيح سياسي ـ اجتماعي .
بي اطلاعي از ماهيت و اهداف واقعي جريان هاي موجود در جامعه و اكتفا كردن به مسموعات و شايعاتِ رايج وتحت تأثير شعارهاي ميان تهي قرار گرفتن , يكي از عوامل فساد در جامعه است .
چه بسا جواناني كه چشم و گوش بسته تحت تأثير جريان هاي خطرناك قرار مي گيرند, در حالي كه هيچ اطلاع صحيحي از واقعيت قضايا ندارند. ناآگاهي دردي است بزرگ و در شمار بزرگ ترين دردهاي بشريت است كه مايه تباهي همه امور, از جمله تباهي حيات ابدي آدمي است . بسياري از لغزش ها, انحرافات و دشمني ها ميوه هاي گنديده اي هستند كه از درخت پر آفت ناآگاهي و بي بصيرتي مي رويند. چند روايت در اين زمينه ذكر مي شود:«الجهل داءٌ و عياء; الجهل أدوأ الداء; الجهل فساد كل أمر; الجهل يفسد المعاد; جهل و ناآگاهى دردى است سخت ترين و بدترين دردها است و موجب فساد هر چيزى مى باشد و باعث عذاب آخرت مى شود».(غررالحكم)
بي اطلاعي از نفوذ فرهنگ ها و مكاتب بيگانه كه از كانال هاي مختلف علمي به نهان خانه انديشه و اعتقاد افراد,سيَلان و سريان مي يابد, خواسته يا ناخواسته انسان تحت تأثير آن ها قرار مي گيرد. چه بسا به خاطر بي اطلاعي ,انحرافات فكري بزرگي در عقيده و بينش اسلامي مردم پديد آيد و مفاسد بزرگ اجتماعي و بزه كاري هاي فرواني ازبيگانه , به جامعه و افراد آن القا كند.
بي اطلاعي و جهل باعث بازيچه شدن دست جاه طلبان فاسد و منافقان زيرك مي شود.
ناآگاهي و بي اطلاعي باعث شيوع خرافات و رسومات غلط در قالب هاي مقدّس مآبانه مي شود.
بي خبري و ناآگاهي سبب نفوذ و جاذبه يافتن شعارهاي عوام فريبانه و دروغين خيانت پيشگان و سياست بازان مي گردد.
بي خبري و ناآگاهي مردم سبب مي شود انديشه ها و مكتب هاي بيگانه , با عظمت و پر جاذبه قلمداد شود ومعارف و انديشه هاي بلند ديني , كم ارج به نظر آيد.
بي خبري و ناآگاهي مردم باعث مي شود امام حسين (ع)كشته شود و امام علي (ع)مظلومانه تنها و بي ياور گرددو وقتي آنان از دست رفتند, مردم به هوش آيند, در حالي كه كار از كار گذشته است .
شيطنت ها و مكر و نيرنگ هاي امثال عمرو عاص و معاويه در فروپاشي حكومت علي (ع)به واسطه ناآگاهي مردم صورت گرفت .
شخصيت هاي فاسد يك جامعه براي اين كه خوب به مطامع خود نايل گردند, دو كار مي كنند: از طرفي هوس هاو غرائز نفساني مردم را تحريك مي كنند تا مردم همانند آنان شوند و همدل و همراه آنان گردند و از طرف ديگر بامشغول ساختن مردم به مسائل سطحي و كم اهميّت , در تخدير و غفلت و بي خبري مردم مي كوشند و مسير صحيح وحقيقي را عوض مي كنند.(غلامعلي نعيم آبادي , آسيب شناسي خواص)
2- فقر و نداري :
يكي از عوامل مهم بزهكاري ها و مفاسد اجتماعي , فقر مردم است . مشكلات اقتصادي علّت عمده آسيب هاي اجتماعي است . بعضي از جامعه شناسان با مطالعاتي كه انجام داده اند, منشأ عمده انحرافات اجتماعي در سطح پايين جامعه را در عوامل اقتصادي اعلام كرده اند و در تبيين علل پيدايش بزهكاري جرم و الكليسم و روسپيگري وامراض رواني , بيش تر به عوامل اقتصادي اشاره كرده اند.(دكتر محمد حسين فرجاد, آسيب شناسي اجتماعي)
بديهي است كه جوان و نوجواني كه در خانه اي پر از كمبود و فقر بزرگ مي شود, براي فرار از آن خانه لحظه شماري مي كند و خود را به آب و آتش مي زند. چون موقع ازدواج اش مي رسد, نه هزينه ازدواج را دارد و نه خانه ومحل زندگي , كه خواه ناخواه به دنبال مفاسد اجتماعي مي رود يا به دزدي و چپاول مال مردم دست مي زند يا به موادمخدّر رو مي آورد. از رسول گرامي اسلام (ص)نقل شده است : «كاد الفقر ان يكون كفرا; نزديك است كه فقر انسان رابه كفر بكشاند».
البته بايد بگوييم فقر تنها عامل و علّت انحرافات اجتماعي نيست , بلكه مي تواند يكي از عوامل مؤثر باشد.
3- غنا و ثروت اندروزي :
يكي از عوامل مهم مفاسد اجتماعي در سطح بالاي جامعه , غنا و توانمندي اقتصادي است . بيش تر انحرافات جنسي و اعتياد به الكل و مشروبات و مواد مخدّر, ناشي از استغنا و ثروتمندي است , قرآن نيز اين حقيقت را بيان كرده است : «كلاّ انّ الانسان ليطغى أن رآه استغنى ; انسان وقتى خود را مستغنى ببيند, طغيان مى كند».(علق (96)آيه 6)

شنبه 23 مهر 1390برچسب:فساد اخلاقی, :: 22:22 ::  نويسنده : سرباز گم نام امام زمان

در خبری که خبرگزاری مهر منتشر کرد مشاور استاندار تهران اشاره کرده است که یک سوم از زنان مطلقه ۹ ماه پس از جدایی دچار فساد اخلاقی و پرونده اخلاقی میشوند. ایشان ضمن تاکید بر بنیان خانواده باز توضیح داده اند افزایش طلاق نگرانی هایی را برانگیخته است. در این زمینه باید به دو مسئله مهم اشاره کرد:

اول- متأسفانه ایشان هیچ توضیح و تعریف مشخصی از واژه “فساد اخلاقی” ارائه نکرده اند. در شریعت اسلام شیعی برقراری رابطه جنسی میان دو نفر - به شرط رضایت طرفین- شرایط آسانی دارد و بندرت ممکن است رابطه ای غیرشرعی تلقی شود. این شرایط آن قدر آسان است که حتی شروع رابطه کاملا به خطبه خواندن عربی هم محدود نشده و حتی “یک اشاره” ولو به صورت پلک زدن برای قبول رابطه و “شرعی شدن” آن کافی است. بنای اسلام شیعی بر آسان گرفتن شرایط “شرعی شدن” رابطه است و بخصوص در مورد روابط جنسی هیچگونه سخت گیری صورت نمیگیرد. اما بسیارند افرادی که خود را نماینده شریعت و سخنگوی وی اعلام کرده و با اعمال نظر “غیرشرعی” روابط عاطفی- جنسی افراد را به نظر خود غیرشرعی و فاسد اعلام میکنند. قابل توجه است که در فرهنگ شیعی سخت گیری در مورد محدود کردن روابط شرعی زن و مرد بر اساس سلیقه شخصی به شخصیتی به نام “عمر” منسوب می شده است (در اینجا ما به حقیقت تاریخی این شخص که مورد احترام کثیری از مسلمانان است و ما هم قصد اهانت به ایشان را نداریم کاری نداریم و تنها به شخصیت ساخته و پرداخته در فرهنگ شیعی به این نام اشاره میکنیم). ظاهراً ایشان اقدام به محدود کردن قسمتی از روابط جنسی که قبل از این شرعی محسوب می شد پرداخته و آن را حرام اعلام میکند که کاملا با فرهنگ و اسلام شیعی در تضاد است  و روایات مختلفی از ائمه در رد فرهنگ اعمال سلیقه شخصی برای محدود کردن روابط افراد وجود دارد. در واقع افراط در اعمال محدودیت و “فساد انگاری” روابطی که لزوماً غیرشرعی نیستند را میتوان نوعی “عمریسم” یا ” نئو عمریسم” نامید. متأسفانه امروزه شاهد آنیم که مجموعه نیروهایی که آن را “سنت” می نامیم آنچنان به بسط قدرت خود در جامعه پرداخته اند که گاهی  حتی خود روحانیت نیز “شجاعت” و “توانایی” دفاع از مفاهیم حقیقی شیعی را در خود نمی بیند! وضع به گونه ای شده است که مفاهیم کهنه مسیحیت قرون وسطی و ادعاهای فمینیست ها و استالینیست ها محور اساسی درک مبهم و سردرگم جامعه از روابط عاطفی جنسی را تشکیل داده است و روحانیت “از ترس آبرویش” تنها به نظاره این وضع اکتفا کرده است!

دوم- قوانین فعلی و مهمتر از آن نحوه اجرای قوانین مربوط به ازدواج بصورت اساسی ضد شرع بوده و استعداد و پتانسیل بالایی برای شروع و ادامه تنش در روابط عاطفی- زن و مرد را دارد. امکان شکایات متعدد و طولانی شدن روند رسیدگی به ادعاهای متعدد و طولانی شدن اختلاف بین زن و مرد حاصل قوانین فعلی است که از بنیان با روح شریعت اسلام در تعارض است و میتوان آن را با صفت “ضداسلامی” یاد کرد. از جمله ثبت مهریه های مجازی توسط نمایندگان قوه قضائیه در دفترخانه ها که جایی در شریعت اسلامی ندارد و چیزی نیست جز سنت های غیراسلامی که خود را به نام اسلام و سنت  اسلامی جا زده اند! بنابر این از سیاستمداران و سیاستگذران جامعه تقاضا میشود قبل از چسباندن  انگ “کهنگی” و “بی اعتباری” بر همین شریعت ۱۴۰۰ساله، به اصلاح درک شخصی شان از مفاهیم ساده و انعطاف پذیر آن بپردازند و با رعایت همین شریعت به اصطلاح قدیمی امکان سر و سامان دادن بهتر روابط عاطفی- جنسی سالم و همچنین “تحکیم بنیاد خانواده” را فراهم سازند.

  توجه        توجه       توجه        توجه       توجه        توجه       توجه        توجه       توجه        توجه       توجه    

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------چند سوال مهم

1- چرا دخترا و پسرا  کوچه 68  حسینیه دوانیها همیشه دنبال خراب کاری هستن؟

2- چرا دنبال درس نیستن؟

3- چرا خانوادهاشون مراقب آنها نیستند؟

4- چرا دیگران باید همش به فکر اینها باشند اما این دخترا آدم نشن؟

5- چرا در مدارس به دخترا و پسرا آموزش های درست زندگی کردن را نمی دهند؟

6- چرا به دختران و پسران یاد نمی دهند که بار کج به منزل نمی رسد؟

7- چرا خانواده ها به آنها آموزش درست نمی دهند؟

8- چرا کمبود های زندگی آنها را برطرف نمی کنند؟

9- چرا کسی خودش مسئول نظارت بر کار این بچه ها نمی دونه؟

10- چرا پیشگیری قبل از درمان انجام ندیم که بعدها با مشکل مواجه نشیم؟

11- چرا این بچه ها باید به عنوان مفسد در محله شناسایی بشن؟

12-چرا بزرگترا فکر این بچه ها که سن اونها بین 13 تا 17 سال هست نیستن؟

13- چرا فکر می کنید این بچه ها خود به خود بزرگ می شن؟

14- چرا این بچه هارو  آدم حساب نمی کنید؟

15- چرا خود این بچه ها با وجود اینکه می دونن کار اونها اشتباه هست بازم این کار ها رو ادامه میدن؟

16- چرا کوچه پارک به اسم کوچه فساد نامیده می شه؟

تمامی این سوالها و سوالهای دیگه که برای ما پیش میاد  همه تا حدودی یک جواب دارن کم کاری خانواده ها , کم کاری معلمین و مدرسین , نبود آموزش درست در مدارس , خبر نداشتن خانواده ها از کار بچه هاشون , بی توجهی اونها به بچه هاشون , ندید گرفتن بچه هاشون , ارزش قائل نشدن برای بچه هاشون , البته اگر خانواده ای از کار فرزند خودش خبر داشته باشه و به اون هیچ چیزی نگه نشون دهنده این هست که این خانواده از پایه بی بندو بار و بی ریشه است که کارهای فرزندش که یک هنجار شکنی در جامعه به حساب میاد را نا دیده می گیرد و به فرزند یا فرزندان خود هیچ چیزی نمی گه .

البته بعضی از خانواده ها هم که شکر خدا بی توجه به فرزندان خود هستند یعنی از کار اونها هیچ خبری ندارن و دنبال این نیستند که از کار اونها خبری داشته باشن که همین کار اونها باعث پیشرفت فرزندان اونها در منجلاب فساد های اخلاقی و فکری وتیره شدن زندگی فر زندان اونها در جامعه می شود .

پس بیایید بهتر و بیشتر به زندگی خود و فرزندانتان برسید و برای این زندگی ها ارزش و بها قائل بشوید تا در آینده دچار مشکل یا مشکلات اساسی نشوید.

 

 

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> 

در  این روابط اکثر اوقات پدر یا ولی دختر از موضوع اطلاع ندارند و از طرف دیگر گاهی پسر آنچنان دلباخته و علاقه مند به دختر است که به هیچ وجه راضی نیست از دوست دخترش دست بردارد .

بعد از آنکه پدر و خانواده دختر از این ارتباط و مسئله خواستگاری پسر از دخترشان اطلاع یافتند ، با کمی تحقیق و بررسی متوجه میشوند که دخترشان از روی سادگی و خوش باوری قبول کرده و پسر از نظر اخلاقی ، ایمانی و موقعیت خانوادگی در شان آنها نیست ، در نتیجه با خواستگاری مخالفت می کنند .

در نتیجه جوانی که ماه ها و روزها منتظر بود تا به وصال معشوقه اش نایل گردد ،  با شنیدن جواب رد به خاطر نداشتن ایمان قوی و فشار غریزه جنسی و توهمات و خیال های واهی تحت فشار روحی شدید قرار می گیرد و در چند لحظه جنون آنی پیدا میکند و در پی انتقام گرفتن بر می آید .

به طوری که عقل و تدبیر را از دست می دهد و بدون توجه به عواقب حرکت خود  دست به کاری می زند که پشیمانی به بار می آورد و این پشیمانی دیگر هیچ سودی ندارد .

دوستان عزیز توجه کنند که هدف از یاد اوری این نکات این است  که چون جوانان و نوجوانان مخصوصا دختران جوان، هنوز به سنی نرسیده‌اند که عاقبت برخی از کارها برایشان تجربه شده باشد، فقط همان ابتدای کار را که شیرین است می‌بینند و خدای ناکرده به دوستی با پسران نامحرم تن می‌دهند و به این ترتیب وارد دامی می‌شوند که خلاصی از آن بسیار دشوار است .

چرا که اولین مشکل آنها، مشغولیت فکرشان است و عقب افتادن تدریجی از درس . مشکل بعدی خانواده (اگر دارای خانواده مذهبی باشند)،‌ مشکل بعدی ازدواج است . آنها اگر بخواهند با همان پسری که از طریق کوچه و خیابان با او آشنا شده‌اند ازدواج کنند هیچ ضمانتی وجود ندارد که آن پسر چند دوست دختر دیگر در آستین نداشته باشد و سر بزنگاه از این دختر جدا و به آنها نپیوندد و به این ترتیب دختران زیادی را دچار داغ فراق و افسردگی و نابسامانی خانوادگی نکند ،

حتی در دانشگاه‌ها یا محیط‌های کاری نیز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالبا باعث گرفتاری است ، زیرا چه بسا باعث ایجاد عشق‌هایی در دل دختران و پسران جوان می‌گردد که به دلائل گوناگون، هرگز به "وصل" منجر نخواهد شد و داغ آن برای همیشه به دل طرفین خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت .

قرآن کریم میفرماید : رو به رو نشدن و سخن نگفتن شما مردان با زنان نامحرم ، برای پاکی دلهای شما مردان ، و دلهای زنان بهتر است . 

 

 

  

 

 

رابطه نا مشروع با پسران و دختران در ازای شارژ ایرانسل! + عکس

به گزارش خبرنگار اجتماعی برنا، اخیرا عده ای سودجو با هدف ترویج هیجانات و رفتارهای غیر اخلاقی جوانان اقدام به کلاهبرداری از این قشر می کنند، این افراد که به طور عمده عده ای دختر یا پسر دخترنما هستند با ارسال پیام هایی در اینترنت به بهانه های مختلف از جمله ارتباط نامشروع و فرستادن فیلم های مستهجن از جوانان مبالغی بین 5تا20هزار تومان مطالبه می کنند که البته این رقم در قالب شارژ ایرانسل از افراد مطالبه می شود.

این کلاهبرداران که محیط مجازی را فضایی مناسب برای اعمال مجرمانه خود می دانند، تاکنون موفق شدند مبالغ هنگفتی را به جیب بزنند. براساس اطلاعات خبرنگار برنا این افراد پس از کلاهبرداری و دریافت شارژ ریالی، آن را به نصف قیمت می فروشند.

اخیرا نیز یکی از این افراد که دختری 25ساله بوده و موفق شده است میلیون‌ها تومان در قالب شارژ از افراد کلاهبرداری کند، از سوی پلیس شناسایی شده است.
رابطه نا مشروع با پسران و دختران در ازای شارژ ایرانسل! + عکس


یک منبع آگاه در پلیس فتا با تایید این نوع کلاهبرداری در این باره به برنا گفت: این افراد به علت اینکه از هر سوژه بین 5تا20هزار تومان کلاهبرداری می کنند، که شاید رقم کمی به نظر برسد به طور معمول مالباختگان برای شکایت هیچگاه به پلیس مراجعه نمی کنند.

وی در ادامه اظهار داشت: همین امر باعث می شود این مجرمان جریح تر شده و دامنه کلاهبرداری های خود را در فضای مجازی گسترش دهند.

این در حالی است که شاید در نگاه نخست مبلغی که کاربران در این کلاهبرداری متضرر می شوند بسیار ناچیز باشد، اما رواج این قبیل موارد علاوه بر این که در مجموع می تواند خسارت مالی زیادی به افراد وارد کند، موجب بروز هرج و مرج و رواج رفتارهای غیر اخلاقی در جامعه خواهد شد. بنابراین توجه به فضای مجازی در کنار توصیه و آموزش استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی می تواند مکملی باشد برای مقابله با بحران ها و آسیب های جدید.

 
گردآوری : گروه خبر تالار گفتگوی ايرانيان

تقلید صدای دخترانه برای کلاهبرداری

مالباخته نیز پس از واریز این پول به شماره حسابی که کلاهبردار به آن داده بود، با دخترش تماس گرفت و متوجه شد که این تماس تلفنی از سوی دختر وی نبوده و از او کلاهبرداری شده است
وطن امروز: شاگرد سوپرمارکت با تقلید صدای دختران با شگرد خاصی به کلاهبرداری از خانواده‌های آنها دست می‌زد.

ماموران پلیس آگاهی چندی پیش در جریان یک کلاهبرداری قرار گرفتند که بر اساس آن فردی با تماس تلفنی و تقلید صدا خود را دختر فرد مالباخته معرفی و عنوان کرده بود که به 2 میلیون ریال پول و شارژ ایرانسل احتیاج دارد. مالباخته نیز که فکر کرده بود دخترش با وی تماس گرفته است، این پول را به حساب کلاهبردار واریز کرد.

زمانی که مالباخته برای تایید رسیدن پول به دخترش با او تماس گرفت، متوجه شد که تماس‌گیرنده دخترش نبوده بلکه یک کلاهبردار است

ماموران پلیس در رسیدگی به این پرونده‌ با انجام اقدامات پلیسی در 10 مهرماه امسال پسری به نام «حمید» 17 ساله را به عنوان متهم این پرونده‌ دستگیر کردند.

چند روز بعد زن دیگری شکایتی را به پلیس اعلام کرد که براساس آن زنی با وی تماس گرفته و عنوان کرده بود که یکی از دوستان دخترش است که در خارج زندگی می‌کند و به بهانه آن که دختر وی احتیاج به پول دارد از مالباخته درخواست 2 میلیون ریال و شارژ ایرانسل برای خارج کشور به ارزش 100هزار تومان کرده بود.

مالباخته نیز پس از واریز این پول به شماره حسابی که کلاهبردار به آن داده بود، با دخترش تماس گرفت و متوجه شد که این تماس تلفنی از سوی دختر وی نبوده و از او کلاهبرداری شده است

ماموران پلیس آگاهی در بررسی این پرونده‌ بار دیگر به متهم پرونده‌ اول رسیدند و حمید را دستگیر کردند. متهم در بازجویی‌های خود اظهار کرد که این شماره حساب، شماره حساب برادرش است و متهم بدون اطلاع برادرش از حساب او سوءاستفاده کرده است

بنابر گفته‌های حمید، وی یک کارگر سوپرمارکت است و با شناسایی طعمه‌های خود از زندگی آنان اطلاعاتی را به دست آورده و با تقلید صدا با ترفندهای مختلف اقدام به 8کلاهبرداری به این شیوه کرده است
 
گردآوری : گروه خبر تالار گفتگوی ايرانيان

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش امدید
آخرین مطالب
پيوندها







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 42
بازدید کل : 23210
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1